گزیده ای از بیانات رهبری در دیدار با اعضای انجمن های اسلامی: مطالبهی بنده از شما عزیزان من و فرزندان من: شما باید نقش ایفا کنید برای اینکه همسالان خودتان را -جوانان دوران دبیرستان را که با شما همسال هستند- طبق این تعریف درست بار بیاورید و کمک کنید آنها اینجوری بشوند؛ وظیفهی انجمنهای اسلامی این است. طبعاً، [این] در صورتی امکانپذیر است که در ساخت خود و در خودسازی توفیقی به دست آورده باشید.هم خودسازی کنید، هم دگرسازی کنید. ((1/اردیبهشت/95))
در کنار انتقاداتی که به وضعیت صداوسیما وارد است و توقعاتی که از آن رسانه به عنوان دانشگاه عمومی مدنظر حضرت امام(ره) داریم؛ برنامه هایی تولید و پخش می شود که علاوه بر جذابیت های بصری، برنامه به دنبال هدف مشخصی نیز بوده و سعی در حل و رفع برخی مشکلات اجتماعی و اعتقادی دارد. از جمله این برنامه ها "ماه عسل" است که همه ساله در ماه مبارک رمضان از شبکه سه پخش می شود. امسال در این برنامه ی سی روزه، چندین اتفاق قشنگ افتاد. یکی از این اتفاقات، جریان جابجایی مشخصات یک شهید با یک آزاده بود.
جریان از این قرار بود که محمدجواد زمردیان 16 ساله معروف به جعفر به اسارت نیروهای بعثی درمیآید و خبری از او نمیشود. خانواده وی باور میکنند جعفر شده و با پیدا شدن جسدی با شباهت بسیار با فرزندشان، او را تشییع و دفن میکنند.
چهار سال میگذرد، جعفر ناگهان به وطن بازمیگردد!
از آن سال تاکنون هویت این شهید بزرگوار گمنام بود تا اینکه برنامه ماه عسل با انعکاس این داستان، راه را برای معلوم شدن هویت واقعی این شهید هموار میکند و در نهایت با مشخص شدن آن، مرداد، ماه عسل خانواده شهید ایرج خرمجاه میشود. ایرج خرم جاه متولد 1351 در روستای «سیبستان» منطقه سیف آباد (پل کردان) استان البرز است. ایشان سر انجام در بیست و هفتم دی ماه 1365 ( مرحله اول عملیات کربلای 5) در منطقه عملیاتی شلمچه به شهادت می رسد. این شهید از غواصان لشکر 10 سیدالشهدا بوده است. پدر این شهید فوت کرده، اما مادرش در قید حیات است.
به همین بهانه چند تصویر از تشییع جنازه شهید زمردیان، بازگشت زمردیان و شهید خرمجاه منتشر کردیم!
شهید ایرج خرمجاه سمت راست - محمد جواد زمردیان سمت چپ
تشییع جنازه شهید محمدجواد زمردیان
تشییع جنازه شهید محمدجواد زمردیان
مراسم یادبود شهید محمد جواد زمردیان
بازگشت آزاده سرافزار محمدجواد زمردیان
بازگشت آزاده سرافزار محمدجواد زمردیان
محمدجواد زمردیان
انتشار تصویر شهید در برنامه ماه عسل
ماه عسل به دنبال هویت واقعی شهید
و امیدواری برای یافتن نام و نشانی از شهید
گزیده ای از وصیتنامه شهید ایرج خرمجاه:
بسم ربالشهدا و صدیقین
و لاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون (سوره آل عمران، آیه 168 )
هرگز مپندارید کسانیکه در راه خدا کشته شدند مردهاند بلکه زنده هستند و در نزد پروردگارشان روزی داده میشوند.
خدایا در لیاقت کسانی نگاه میکنی که در حال نوشتن دعا هستند. خدایا من هم از آن کسان هستم.
با سلام و درود بر آقا امام زمان (عجلالله تعالی فرجهالشریف) و نایب برحقش امام امت و با سلام بر مجروحین و جانبازان اسلام که با از دست دادن عضوی از بدن خود درس مقاومت و شجاعت را به ما دادهاند و با درود به ارواح طیبه شهدا از صدر اسلام تاکنون، از کربلا تا کربلاهای غرب و جنوب ایران اسلامی. آنها که با اهدای خون خود درخت اسلام را آبیاری کرده و خواهند کرد و درس شهادت به ما آموختند.
خداوندا، آیا قلمها توانستهاند که واقعه خیبر، بدر و احد را بیارایند؟ خدایا من که هیچ هستم و نمیتوانم و زبان گویا ندارم که بتوانم آن حماسهها را بیارایم. خدایا تو صبر بده به مادران و پدران و خانوادههای معظم شهدا.
خداوندا، عنایتی فرما و صبری به ایشان بده که شیطان نتواند در این خانوادههای محترم و در دلهای ایشان نفوذ کند و به این فکر بیفتند که فرزندشان بیجهت به جبهه رفته و شهید شده است. خدایا به مادران شهدا صبر بده که چنین فرزندان فداکاری در این جامعه تربیت کردهاند و تحویل جامعه دادهاند تا از کشور عزیزمان پاسداری و حفاظت کنند که این عزیزان با اهدای خون خود دین خود را به اسلام ادا کردهاند. خدایا کسانی که در این جامعه اسلامی به این کشور خیانت میکنند، همانا که منافقین هستند، خداوندا نیست و نابودشان بگردان.
پیام کوچکی هم به برادران همرزم و بسیجی دارم. برادران تا خون در رگ دارید و تا جان در بدن دارید با کفار بعثی عراق و تمامی جنایتکاران شرق و غرب بجنگید و اسم صلح تحمیلی را در نطفه خفه کنید تا در راه خدای مهربان به شهادت برسید. براداران، کشته شدن در راه خدا، در راه حسین (علیه السلام) و در راه آزادی مستضعفان جهان، افتخار است و من کوچکتر از آن هستم که به شما وصیت کنم که در قاموس شهادت واژه وحشت نیست.
وصیت به مادر مهربان و خانواده عزیزم. ای مادر عزیز، زبان من توان گویایی با تو ندارد به غیر از خجالت و شرمندگی چیزی ندارم چون من میدانم که چه زحمتهایی برای من، برادرانم و خواهرم کشیدهای. من نمیتوانم که روی همیشه مهربان شما را نگاه بکنم ولی از تو عاجزانه میخواهم من که در نزد خداوند متعال رو سیاه هستم، تو رو سپیدم کن و حلالم کن. مادر جان، جان به فدایت. تو خیلی مهربان هستی اما نامهربانی در کنارت ایستاده؛ او را یاری بده و به او مهربانی بیاموز.
مادر عزیزم اگر خداوند بزرگ شهادت را نصیبم کرد و من گناهکار را پذیرفت تو گریه مکن. لباس سیاه مپوش که دشمنان اسلام خشنود شوند. اگر تو گریه کنی خصم زبون استفاده میکند و خوشحال میشود.
یادش گرامی و راهش پر رهرو باد ...
مادر شهید ایرج خرم جاه بر سر مزار فرزند شهیدش
مراسم استقبال از مادر شهید ایرج خرم جاه بر سر مزار فرزند شهیدش
بازدید امروز: 293
بازدید دیروز: 42
کل بازدیدها: 738300