دیدارکادر اتحادیه انجمن های اسلامی دانش آموزان استان البرز با خانواده شهیددانش آموز جعفرتیموری(عضوانجمن اسلامی دانش اموزان البرز)

به گزارش روابط عمومی اتحادیه انجمن های اسلامی دانش آموزان استان البرز،در این دیدار صمیمانه که با حضور مسئول اتحادیه استان و کادر استان انجام شد معظمی با اشاره بر ویژگی های الگویی شهدای عزیز وضرورت الگوپذیری دانش آموزان از آنها افزودند:شهدای عزیزدانش آموز در عرصه ی جبهه های نبرد نقش بسزایی داشتندوالگویی خوبی برای دانش آموزان هستند تا آنها هم در این دوران جدید درعرصه ی جبهه جنگ نرم و کارهای فرهنگی  خود را همانند شهدا تقویت کنند.

وی با اشاره به نقش مادران شهدا و صبر و شکیبایی وتربیت صالح فرزندانی چون شهید جعفرتیموری در دوران 8سال دفاع مقدس از مادر شهید تشکر کردند و گفتند ما مدیون خون شهداء هستیم و از ایشان خواستند برای همه جمع دانش آموزان انجمن های اسلامی دعا کنند.

در پایان استفاده از صحبت های مادرشهید و تقدیم لوح یادبود از سوی مسوول اتحادیه از دیگر برنامه های این دیدار بود.

نام :جعفر 

نام خانوادگی : تیموری 

نام پدر : علی اکبر 

1344/11/26 تاریخ تولد:

1362/8/12 تاریخ شهادت:

آخرین مسئولیت درجبهه : فرمانده گروه

نام عملیات : والفجر 4

شغل قبل ازشهادت : دانش آموز(عضوانجمن های اسلامی البرز)

موقعیت مزار

استان : البرز

شهرستان : کرج

نام گلزار : امامزاده محمد (ع)

زندگی نامه شهید جعفر تیموری

شهید جعفر تیموری در سال 1344 در شهر کنبد کاووس در یک خانواده مذهبی چشم به جهان گشود . جعفر یک سال بیشتر نداشت که پدر خود را از دست داد و بقیه عمرش را به سرپرستی مادرش سپری کرد . مادرش که با شبانه روزی و با خیاطی کردن سعی بر بزرگ کردن فرزندان خود را داشت . جعفر از ابتدای زندگی بچهای ساکت و مظلوم بود و هیچگاه مورد نارضایتی خانواده نبود. جعفر دوران ابتدائی را در مدرسه پندار نیک و کردار نیک سپری کرد و همیشه باعث سربلندی خانوادهاش بود چون دوران ابتدائی را تماماً شاگرد اول بود و برای گرفتن کارنامهاش از مدرسه و ثبت نام در مدرسه دیگر مسئولین مدرسه حاضر به دادن پرونده نمی‌شدند. دوران راهنمایی را هم با موفقیت گذراند و همیشه شاگرد اول بود . جعفر دوران راهنمایی را در مدرسه امیر گذراند در اواخر سال تحصیلی سوم راهنمایی بود که انقلاب شروع شد جعفر با اینکه سن کمی داشت ولی بسیار باهوش بود و در مدرسه در پخش اعلامیه‌های امام و زدن عکس و نوشتن شعار بر روی دیوارها بسیار فعال بود. جعفر اخلاقی حسنه داشت به طوری که بین دوستان و اشنایان مورد توجه همه بود بعد از پیروزی انقلاب دچار تحول بزرگ شد. نماز اولین حرکت جعفر بود و بعد شرکت در مراسمات مذهبی ، درگیری با منافقین. جعفر علاقه زیادی به مطالعه داشت با توجه به مطالعات زیادی که داشت قلم را همیشه در راه مظلومین به کاغذ نزدیک می کرد تا جایی که داستان‌های او را در کتب سوره چاب میکردند. جعفر در مسیر انقلاب برای پیشبرد اهداف انقلاب دست به هر کاری می‌زد به طور مثال برای تبلیغات بهترین خطاطی را شروع کرد و در کنار ان کار طراحی را شروع کرد و به جایی رسید که در دیوارنویسی و پلاکارد نویسی حرف اول را در ان زمان می‌زد و در طراحی و نقاشی برای ارگانها فعالیت میکرد از جمله فعالیت او طراحی پوستر شهدا بود که چند تای انرا به چاب رسانده بود که اخرین کار او نیمه تمام ماند که برادرش نادر ان را به اتمام رساند و اولین پوستر رنگی بود که بنیاد شهید کرج ان را اختصاصی چاپ کرد و برای استفاده تمامی شهداء به کار می‌برد. جعفر موضع گیری عجیبی در مورد گروهکها داشت و در تمامی در گیری‌های خیابانی شرکت میکرد و چه روزها که زخمی به خانه نمیامد تا خانواده متوجه این زخمها نشوند و شبها را در اتحادیه انجمنهای دانش اموزان مسلمان می‌ماند و عضو فعال انجا بود تا جایی که شاید هفتهای یک یا دو بار به منزل میامد تا حدی که برادر بزرگش راه و حرکت تعیین میکرد و زمانی رسید که از طرف منافقین نامه ای به منزل امد برای برادر بزرگترش نادر و تهدید کرده بود که یا جعفر را جمع کنید یا اینکه ما او را میکشیم و نادر به برادرش جعفر سفارش کرد که ساعت خلوت روز بیرون نیا اگر امدی با دوستانت قدم بزن در پیاده رو حرکت کن . جعفر دارای فهم و شعور بالای بود با شروع جنگ تحمیلی جعفر بیقرار بود شاید باور نکنید خانواده زمانی متوجه می‌شد که او به جبهه رفته بود بدون انکه کسی مطلع باشد و زمانی متوجه می‌شدیم که جعفر زخمی و مجروح بر می‌گشت او رفتن به جبهه را وظیفه تک تک افراد می‌دانست به طوری که یک بار برادر بزرگتر به او گوشزد کرد که جعفر شما بمان وقتی که من از جبهه برگشتم شما برو چون مادر تنهاست. ساعتی از رفتن برادر نگذشته بود که جعفر هم عازم جبهه شد و فقط سه روز بود که از رفتن جعفر می‌گذشت که مجروح برگشت در عملیاتی که شرکت داشت والفجر مقدماتی و یک در فکه و دهلران بود از شجاعت و روحیه بسیار بالایی برخوردار بود به طوری که دوستان همسنگرش به او لقب شیر می‌دادند. جعفر در اخرین دیدارش که می‌خواست به جبهه برود نمازش را خواند نهار مورد علاقهاش را در خواست کرد و بعد از خانواده حلالیت طلبید و نماز ، تقوا را به خانواده گوشزد کرد و خداحافظی کرد و رفت . شهید جعفر تیموری اثار هنری که از خود باقی گذاشته است چند قصه کوتاه در کتاب سوره ، چند نقاشی بزرگ از چهره امام و چند پوستر برای شهداء که اخرین ان را بنیاد شهید کرج به چاپ رساند. شهید جعفر تیموری عاشق زیارت بود و تنها سفرهای ایشان به شهرهای مقدس زیارتی بود. او نمونه اخلاص ، صفا، پاکی، شجاعت، معرفت بود. جعفر یک بار در جبهه مجروح می‌شود از خط مقدم جبهه به بیمارستان دزفول اعزام می‌شود و بعد از ان به شهر اراک برای بهبود مجروحیت او فکر میکند که حال او انقدر مناسب است که بتواند از بیمارستان برود و از بیمارستان فرار میکند تا تختی را اشغال نکند. جعفر پول برگشت به خانه را نداشته بود به بنیاد شهید اراک می‌رود و پنجاه تومان قرض میکند و به خانه میاید و بعد در سفرهای بعدی خود بدهی بنیاد شهید را می‌دهد. رابطه شهید با والدین خود به صورتی بود که همه در ادب و متانت او حیرت میکردند. نزد تمام فامیل و دوستان زبانزد بود او اوقات فراغت خود را به مطالعه و خواندن قران می‌گذراند البته همینطور نقاشی و

طراحی از شهدا می‌گذراند. شهید هیچ گاه درخواست پول از کسی نمیکرد و بیشتر مسیرها را با پای پیاده طی میکرد و اگر پول از جایی به دست میاورد به دیگران کمک میکرد البته ناگفته نماند که وضع خانواده او طوری نبود که به او پول جیبی بدهد. خبر شهادت جعفر همه را متحیر کرد همه از مظلومیت جعفر می‌گریستند همه از اخلاق خوش او مردانگی و شجاعت او صحبت میکردند. ختم از طرف جامعه روحانیت، ختم از طرف اتحادیه انجمن‌های دانش اموزان کرج ، ختم از طرف اهالی محل و غیره... . همه حاکی از سلامت زیستن، خوش اخلاق بودن و صداقت شهید حکایت میکردند . جعفر اخرین اثار هنری خود را با ریختن خون خود در راه اسلام و جمهوری اسلامی ایران و هدیه به رهبر انقلاب به پایان رساند . او در عملیات والفجر 4 در تاریخ 13/8/62 روز دانش اموز به شهادت رسید زیرا جعفر درس را به خاطر جبهه و جنگ نیمه تمام گذاشت و فکرش این بود که درس را بعداً می توان ادامه داد.

به امید اینکه یاد شهداء همیشه زنده بماند و راهش را بتوانیم ادامه دهیم