گزیده ای از بیانات رهبری در دیدار با اعضای انجمن های اسلامی: مطالبهی بنده از شما عزیزان من و فرزندان من: شما باید نقش ایفا کنید برای اینکه همسالان خودتان را -جوانان دوران دبیرستان را که با شما همسال هستند- طبق این تعریف درست بار بیاورید و کمک کنید آنها اینجوری بشوند؛ وظیفهی انجمنهای اسلامی این است. طبعاً، [این] در صورتی امکانپذیر است که در ساخت خود و در خودسازی توفیقی به دست آورده باشید.هم خودسازی کنید، هم دگرسازی کنید. ((1/اردیبهشت/95))
بسم الله الرحمن الرحیم
خبر درگذشت مادر صبور، مقاوم و مهربان شهیدان، مرحمت بالازاده و فیروز عزیزی که در طول عمر شریف خود با تربیت فرزندان برومند و شیفته مکتب اهلبیت (علیهم السلام) و تقدیم آنان به ساحت الهی انقلاب اسلامی، برگی ماندگار از حماسه و ایثار زنان مکتب فاطمی را رقم زد، موجب تألم خاطر شد.
بانوی بزرگواری که نمونهای از زنان پاکدامن، مؤمن و انقلابی میهن عزیزمان ایران است. مادر بزرگوار شهیدی که با روحیه حماسی خود برات شهادت را از دستان مردی گرفت که اینک علم ولایت را در دست دارد.
رحلت این مادر بزرگوار را که در آستانه میلاد مولای شهادت طلبان و آزادگان به دیدار فرزندان دلاورش شتافت، تسلیت و از درگاه خداوند متعال برای وی علو درجات و برای بازماندگان آن مرحومه صبر و اجر مسئلت داریم.
والسلام علیکم و رحمهالله و برکاته
محمدجواد حاجعلیاکبری
نماینده مقام معظم رهبری در اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشآموزان
اما شهید مرحمت بالازاده کیست؟
در یکی از روزهای سال 1362، زمانی که آیت الله خامنهای، رییس جمهور وقت، برای شرکت در مراسمی از ساختمان ریاست جمهوری، واقع در خیابان پاستور خارج میشد، در مسیر حرکتش تا خودرو، متوجه سر و صدایی شد که از همان نزدیکی شنیده میشد.
صدا از طرف محافظها بود که چند تایشان دور کسی حلقه زده بودند و چیزهایی میگفتند. صدای جیغ مانندی هم دائم فریاد میزد: «آقای رییس جمهور! آقای خامنهای! من باید شما را ببینم». رییس جمهور از پاسداری که نزدیکش بود پرسید: «چی شده؟ کیه این بنده خدا؟» پاسدار گفت: «نمیدانم حاج آقا! موندم چطور تا اینجا تونسته بیاد جلو. ?» پاسدار که ظاهرا مسئول تیم محافظان بود، وقتی دید رییس جمهور خودش به سمت سر و صدا به راه افتاد، سریع جلوی ایشان رفت و گفت: «حاج آقا شما وایسید، من میرم ببینم چه خبره» بعد هم با اشاره به دو همراهش، آنها را نزدیک رییس جمهور مستقر کرد و خودش رفت طرف شلوغی. کمتر از یک دقیقه طول کشید تا برگشت و گفت: «حاج آقا! یه بچه اس. میگه از اردبیل کوبیده اومده اینجا و با شما کار واجب داره. بچهها میگن با عز و التماس خودشو رسونده تا اینجا. گفته فقط میخوام قیافه آقای خامنهای رو ببینم، حالا میگه میخوام باهاش حرف هم بزنم».
رییس جمهور گفت: «بذار بیاد حرفش رو بزنه. وقت هست». ادامه مطلب...
به بهانه درگذشت ابوالشهدا، حاج عباس نژادفلاح
استان البرز سابقه تقدیم بیش از 6000 شهید را در کارنامه خود دارد که بسیاری از این شهدا جزء خانواده های های دو، سه و چهار شهید می باشند. خانواده هایی با دو شهید نظیر فهیمده، عبادی، دهباشی و.. خانواده هایی با سه شهید نظیر نصیری ها، غیاثی ها، علافی ها و ... و خانواده هایی با چهار شهید نظیر شهیدان نژاد فلاح و قریشی.
به بهانه رحلت پدر شهیدان نژاد فلاح، دو خانواده 4 شهیدی استان البرز را در این چند خط معرفی می کنیم.
شهیدان نژادفلاح:
شهیدان اسدالله، غیاثعلی، شعبانعلی و رضا نژاد فلاح در خانواده ای مذهبی و عاشق اهل بیت(ع) در روستای خور از توابع شهرستان ساوجبلاغ به دنیا آمدند. پدرشان، حاج عباس نژادفلاح از رزمندگان هشت سال دفاع مقدس بود که نقش موثری در انقلابی شدن مردم منطقه داشت. با شروع جنگ تحمیلی این چهار برادر با عشق و علاقه فراوان به جبهه ها شتافتند و نگذاشتند خللی در مسیر انقلاب به وجود بیایید و سرانجام نیز به شهادت رسیدند.
شهید شعبانعلی نژادفلاح که سمت معاون بهداری لشکر 10 سیدالشهدا (ع) را نیز بر عهده داشت در قسمتی از وصیت نامه خود می نویسد:
خدایا اگر بدانم در درگاه تو مورد مقبولیت واقع می شوم، اگر مشکلات به اندازه تمامی کوهها بر گردنم فشار آورند آهی نخواهم کشید. خدایا دوست دارم که خود را در خون خود ودر راه تو با اخلاص کامل غوطه ور ببینم. نگذارید اهداف و حرکت اسلامی این انقلاب عظیم که به رهبری خمینی بت شکن آغازین گرفته به فراموشی سپرده شود.
شهیدان قریشی:
شهیدان سیدعباس، سیدجمال، سیدمحمد و سیدعلیاصغر قریشی در روستای برغان از توابع شهرستان کرج در خانوادهای مذهبی و عاشق اهل بیت(ع) بدنیا آمدند. تربیت صحیح پدر و مادر که خود از متدینین و معتمدین منطقه بودند، باعث شد که این عزیزان در مسیر اسلام و قرآن پرورش یافته و خود را فدایی انقلاب و امام نمایند. علاوه بر این چهار شهید گرانقدر که در فاصله حدود یکسال به شهادت رسیدند، عموی بزرگوارشان (شهید سیدکمال قریشی) که به علت فعالیتهای انقلابی توسط منافقین کوردل در محل کارش ترور شد و به شهادت رسید و پسرعمویشان (شهید سیدمحمود قریشی) که در عملیات خیبر به فیض شهادت نایل آمد، باعث سربلندی بیشتر این خانواده گردیده است تا همگان – علی الخصوص دشمنان این نظام – بدانند که، هستند خانوادههایی که به جهت اعتلای نام اسلام و کشور عزیزمان، پاره تن و عزیزان خود را در این راه فدا نمایند.
شهید سید علی اصغر قریشی در قسمتی از وصیتنامه اش می نویسد:
از شما میخواهم مبادا در مقابل این موهبت الهی که اگر نصیبم شد ناسپاسی کنید. پدرم! مگر شما نمیگوئیدکاش من به جای حسین(ع) داغ از دستدادن فرزندان خود را تحمل میکردم، حال مگر خمینی فرزند حسین نیست،مگر جبهههای ما کربلانیست.
اگر کسی الان مطیع امام نباشد، اگر الان کسی باشد که توجه به جبهه نکند در زمان ظهور امام زمان(عج) هم در مقابل امام زمان خواهد ایستاد.... اگر واقعاً عاشق اباعبدا.. (ع) هستید بیایید زوار کربلا شویم؛ و زوار کربلا هم اکنون در جبهه مشغول نبرد است تا ان شاء ا.. راه کربلای حسینی را باز نماید.
روحشان شاد و راهشان پُر رهرو باد.
بازدید امروز: 43
بازدید دیروز: 42
کل بازدیدها: 738050